دکتر دولیتل

سوال اول


چرا به جای پرداختن به وضعیت حیوانات به مسائل و مشکلات انسان‌ها مانند فقر توجه نمی‌کنید؟


تقریبا تمامی دوستان پرتلاش و پرشور حامی حیات و حیواناتِ نازنین در طول دوران فعالیت خود بارها با این پرسش سرد و بعضا همراه تمسخر و تاسف افراد دیگر مواجه می‌شوند که "بهتر نیست به جای این کار به مسائل انسان‌ها رسیدگی کنیم؟"

از آنجا که این پرسش و حالت غیردوستانه همراه آن عمیق‌ترین، پاک‌ترین و زلال‌ترین احساسات یک حامی را با بی‌رحمی نشانه می‌گیرد و توضیح این اندیشه‌ها و احساسات پاک و درخشان برای چنین منتقدی کار دشواری است، منجر به واکنش‌های احساسی و گاه خشمگینانه از سوی ما می‌شود. این واکنش‌ها نه تنها فرد مورد نظر را قانع نمی‌کند بلکه ممکن است باعث دوری بیشتر او و سایر ناظرین بحث از اهداف و آرزوهای ما بشود.

در هنگام مواجه با چنین افراد و پرسش‌هایی باید سریعا به یاد بیاوریم که ما برای چه فعالیت می‌کنیم؟

یک پاسخ این است که با جمع کوچکی از همفکران و دوستان خود در گوشه‌ای به برخی از مشکلات فرشته‌های نازنین رسیدگی کنیم و به همین راضی باشیم و به گسترش و پیشرفت کار خود توجهی نداشته باشیم.

جواب دیگر این است که برای تغییر فرهنگ جامعه و ذهنیت افراد دیگر مرتبا تلاش کنیم و از این طریق به تدریج دایره افراد پایبند به حقوق حیوانات را گسترش دهیم و فرهنگ احترام به حقوق حیوانات را در جامعه تثبیت کنیم. در نتیجه چنین فعالیت‌هایی زمینه برای تغییرات مهم‌تر و عمیق‌تر در این زمینه نیز مهیا می‌شود.

راه‌حل اول البته بسیار آسان است اما منجر به هیچ تغییری نمی‌شود و تنها فایده‌اش این است که دل ما به همین کارهای محدود خوش می‌شود و تا ابد به شکل جمعی کوچک و جدا از جامعه باقی می‌مانیم. راه حل دوم دشوار است اما به همان میزان تاثیرات و جایزه بزرگ‌تری برای ما و فرشته‌ها به دنبال دارد. مهم‌ترین ابزار و توشه سفر در مسیر دوم این است که بتوانیم از اندیشه‌ها و آرزوهای خود به نحو مستدل و قانع‌کننده دفاع کنیم. برای به دست‌آوردن این ابزار نیز نیاز به مطالعه و تمرین و صبر و حوصله داریم.

به سوال سرد و تلخ منتقدان همیشگی برگردیم.

در جواب به این افراد باید با روی خوش و با حوصله آن‌ها را دعوت به گفتگو و تفکر در مورد سه نکته و پاسخ به آن‌ها بکنیم:

نکتۀ اول

 این که مسائل و معضلات امروز جهان تنها محدود به مشکلات متعدد انسان‌ها نیست بلکه محیط زیست انسان‌ها را هم در بر می‌گیرد. این محیط زیست شامل جانداران دیگر غیر از انسان نیز هست. کافی است مروری سریع بر تیتر اخبار روزانه بکنیم تا متوجه این مساله بشویم. در برخورد به این مسائل بی‌شمار می‌توانیم:

روش غلط و انحرافی را در پیش بگیریم یعنی همه افراد فعال و متعهد و دارای دغدغه را مجبور به فعالیت در یک عرصۀ خاص بکنیم و در غیر این صورت آن‌ها را با زخم زبان و تمسخر دلسرد و مایوس کنیم. این شیوه، شیوۀ افرادی است که غالبا خود در هیچ کدام از این فعالیت‌ها مشارکتی ندارند و تنها برای تبرئۀ خود و توجیه انفعال‌شان اقدام به فرافکنی و فرار به جلو می‌کنند. در این موارد بهتر است با روی خوش از این افراد سوال کنیم که خود آن‌ها در کدام انجمن و نهاد مردمی برای مبارزه با فقر و سایر مشکلات انسان‌ها عضو هستند و از آن‌ها بخواهیم که ما را با فعالیت‌های‌شان آشنا کنند و زمینۀ مشارکت ما در آن‌ها را فراهم کنند. در اکثریت قریب به اتفاق موارد دست منتقد پر مدعای ما در این زمینه خالی است.

پس از آن بهتر است برای این منتقد روش درست مقابله با مشکلات گوناگون جهان اعم از انسان و جانداران و محیط زیست را که در جهان امروز جا افتاده است را توضیح دهیم: این که اجازه دهیم هر فردی بر حسب علاقه، احساس، سلیقه و توانایی خود در عرصۀ خاصی مشارکت کند و به این ترتیب امکان مشارکت میلیونی افراد گوناگون در حیطه‌های متعدد و متنوع جامعۀ جهانی جانداران را تشویق و فراهم کنیم. این روشی است که در جهان امروز ما جریان دارد و به نتایج خوب و مثبتی رسیده است.

به عنوان مثال در سال گذشته کَمپِینی (پویشی) تجت عنوان چالش سطل یخ به راه افتاد که به سرعت در جهان مشهور شد و بسیاری از چهره‌های شناخته‌شدۀ ایرانی نیز در آن شرکت کردند. شاید تعداد کمی بدانند که این کمپین جهانی به ابتکار موسسه خیریه کمک به بیماران اسکلیروز جانبی آمیوتروفیک (به شکل مُخَفَّف ASL) برگزار شد که از بیمارانی حمایت می‌کند که قطعا کمتر از 1 درصد جمعیت جهان را تشکیل می‌دهند. آیا درست است به شیوۀ منتقد مایوس و بدبین خودمان به اعضای این انجمن بگوییم که بهتر است فعالیت خود را رها کنند و به مسائل مهمتری بپردازند که تعداد بسیار بیشتری از انسان‌ها را درگیر خود کرده است؟ جالب است بدانید که تقریبا به تعداد بیماری‌های نادر در جهان انجمن‌ها و نهادهای مردمی در جهان وجود دارد و افراد داوطلبی هستند که با عشق و علاقه در راه کمک‌رسانی به این افراد مشارکت می‌کنند. هزاران نفر در سراسر جهان به شکل شبانه‌روزی مشغول فعالیت برای حفاظت از گونه‌های نادر و در حال انقراض گیاهی و جانوری هستند و از سوی دیگران مورد تشویق و تحسین قرار می‌گیرند و آن وقت ما در کشور خودمان باید به شکل شبانه‌روزی به برخی افراد پاسخ دهیم چرا به وضعیت میلیون‌ها جاندار در کشورمان توجه می‌کنیم؟

نکتۀ دوم

در جهان و ایران نهادها و موسسات بسیاری وجود دارند که به مسائل و مشکلات انسان‌ها مثل فقر و محرومیت رسیدگی می‌کنند. به طور مشخص در ایران دو نهاد بسیار ثروتمند و عظیم یعنی بنیاد مستضعفان و کمیتۀ امداد در کنار ده‌ها انجمن خیریه و افراد خَیِّر متولی پرداختن به این امور هستند. آیا پرداختن چند انجمن داوطلبانه متشکل از عاشقان حیوانات و شیفتگان این فرشتگان زمینی که کاملا به امکانات محدود شخصی خود متکی هستند برای منتقدین تا این حد سنگین و عجیب است؟ آیا میلیون‌ها جاندار برخوردار از نعمت زندگی ارزش توجهی در این حد را هم ندارند؟ آیا بهتر نیست برای توجه به مسائل و مشکلات افراد در جامعه به جای غُر زدن بر سر عاشقان حیوانات و دلسرد کردن آن‌ها اندکی به کار و کارنامه موسسات عریض و طویل یادشده توجه کنند و از آن‌ها بپرسند که چگونه با این‌همه ثروت و امکانات نمی‌توانند وظیفه خود را به درستی انجام دهند؟ و سرانجام این که آیا بهتر نیست به جای لعنت فرستادن بر تاریکی شمعی برافروزیم؟

 

نکتۀ سوم    

تجربۀ تاریخی طولانی بشر به روشنی نشان می‌دهد که ما بین وضعیت، حقوق و حرمت زندگی و شرایط زیست حیوانات و وضعیت، حقوق و حرمت زندگی و شرایط زیست انسان‌ها رابطۀ کاملا مستقیم و واضحی وجود دارد. یعنی هر جامعه‌ای که به زندگی و وضعیت جانوران بی‌اعتنا باشد و در حق آنان ظلم و خشونت و اجحاف روا دارد، زندگی و وضعیت و حقوق انسان‌ها نیز از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست. اگر مفهوم زنده‌بودن و زندگی مقدس است، پس حرمت و اهمیت آن شامل تمامی بهره‌مندان از آن اعم از انسان و جانور و گیاه می‌شود. مطالعه در زندگی و سرگذشت بزهکاران قسی‌القلبی مانند قاتلین زنجیره‌ای نشان می‌دهد که بسیاری از آن‌ها جنایات خود را با خشونت شدید بر علیه حیوانات آغاز کرده‌اند. در جریان دادگاه قاتل زنجیره‌ای به نام محمد بیجه در سال‌های نخستین دهۀ 1380 که حدود 15 کودک را مورد تعرض قرار داده و سپس به قتل رسانده بود، مشخص شد که او جنایات خود را با کشتن و خفه‌کردن سگ‌های بدون سرپرست و مظلوم شروع کرده است و سپس به آدم‌کشی رسیده است. بنابراین فعالیت در جهت تامین حقوق حیوانات به هیچ وجه جدا از حقوق انسان‌ها و نشان بی‌توجهی به آن نیست بلکه یک مقدمه و شرط ضروری و لازم برای آن است.




موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۷/۱۴
روزبه کلانتری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی